رویاهای تنهائی من



daydreams and moonbeams


شنیدم میرسد دنیا به پایان


جهان بازیست از بهر خدایان


ز شادی گاه ما را مینوازند


گهی با درد ما را میگدازند


زمانی این ،زمانی آن بَرَد جام(برنده میشوند)


ندانسته گرفتاریم در دام


به باران رحمت آرد. چون شود بیش_


شود سیلی خروشان بر تن ریش


شود کیفور و لرزاند جهان را


به صدها تیر آراید کمان را


گهی از پیش و گه از پس براند


به دنبال خودش ما را کشاند


خدایا بس کن این ترفندها را


خرابش کن تو یکسر این جهان را


شده خونابه از سر تا به پامان


فرستی درد. اما نیست درمان


"رسا" رنجور گشت و زار و نالان


خداوندا بس است . نفرست باران


#گیتی _رسائی



درین سیاه چال زمانه


ندیده ام دل ِ خوش


همیشه حسرت خندیدنی ز دل بوده


صدای قهقهه پر کرده گوش دنیا را


مرا سکوت غم آلوده ای به دل بوده


چنان به بودن دنیا شدیم وابسته


دمی ز رنج زمین و زمان نیاسوده


دلم پر است ز دردی که تاب ِ گفتن نیست


قلم ز دست من ناتوان . زمانه بربوده


سیاه میکنم این نقطه های خط چین را


"رسا" هر آنچه که گفتست


غم ز دل بوده


#گیتی رسائی


image


عقربکها چه بی خیال ز غم


با چه سرعت به پیش میتازند


عاشقانه بر روی هم غلطند


در زمان گوئیا به پروازند


غافل از دردِ سینه ی من و تو


بی پر و بال بس هوسبازند


نیستند همچو ما اسیر زمین


نیست پایان همیشه آغازند


پای بر پای هم رها سرشان


بی خبر از زمان ، در آوازند


حسرتم گشته سر خوشیهاشان


که نه فرمانده . نی چو سربازند


نه غمِ رفتن زمان بخورند


گرچه خود عامل زمان سازند


میشود بس کنی "رسا" گله را؟


همه در این قمار می بازند


#گیتی رسائی




image


عقربکها چه بی خیال ز غم


با چه سرعت به پیش میتازند


عاشقانه به روی هم غلطند


در زمان گوئیا به پروازند


غافل از دردِ سینه ی من و تو


بی پر و بال بس هوسبازند


همچو ما نیستند اسیر زمین


نیست پایان همیشه آغازند


پای بر پای هم رها سرشان


بی خبر از زمان ، در آوازند


حسرتم گشته سر خوشیهاشان


که نه فرمانده . نی چو سربازند


نه غمِ رفتن زمان بخورند


گرچه خود عامل زمان سازند


میشود بس کنی "رسا" گله را؟


همه در این قمار می بازند


#گیتی رسائی




Osadzony obraz


بیهوده مرا به هیچ دلگرم مکن


با قول و غزل مرا تو سرگرم مکن


با من تو دو صد بار به جنگ آمده ای


دانم که تو هم چو من به تنگ آمده ای


ناصح شده ای سبک کنی بارت را؟


بر دوش من افکنی تو سربارت را؟


در کوره رهی . چراغ یاران شده ای ؟


در تاب و تب زمین. تو باران شده ای ؟


تو همچو منی و . درد من میدانی


ناکرده گناه گشته ایم قربانی


این درد ندارد هیچ درمان و دوا


آن به که رها کنیم دامان خدا


عادل نکند به هیچکس جور و جفا


یک قوم خوشند و مابقی باد هوا


بر خویش رها نموده  سامان جهان


گو یا که ندارد خبر از جور زمان


می بیند ودم نمیزند. کو رحمان؟


بی برگ و نوا دهد به دنیا تاوان ؟


گر نیک نظر کنی به آتش افروز


در خواب خوش خویش شود شامش روز


دیدست "رسا" که بی گنه میسوزد


پس به که بمیرد و لبش بر دوزد


#گیتی_رسائی


 

تو ای یار گرمابه و گلستان

تو ای نازنین دوست ای همزبان

 

تو ای مهربان یار بهتر ز جان

تو ای بی نشان از کژّی جهان

 

تو ای همصدای همه راستان

تو ای گرمی محفل دوستان

 

تو ای همدم ویار زحمت کشان

تو ای بی نیاز از زمین و زمان

 

هر آنچه بگویم ز رفتار تو

ز مردانگی ها و پندار تو

 

کلامم نباشد رساتر از آن

که هستی تو سرکرده ی بهتران

 

توئی یادگار زمان قدیم

کریم و الیم و سلیم و رحیم

 

بود حسرتم روز بهبودیت

چو ایام بگذشته بهروزیت

 

تحمل بود کار ما ای رفیق

اگر چه جوانی برفته.دریغ

 

غم تو غم ما و یاران توست

همین عشقِ دائم که درمان توست

 

دو باره بهاران شود سبز رنگ

خزان میرود لحظه ای کن درنگ

 

عزیزم ز گردشگر کج مدار

ازین برهه هم بگذرد روزگار

 

"رسا دارد امید تا به شوی

چنانی گهی ماه و گه مه شوی

 

# گیتی رسائی

در رثای بهترین دوست همسرم


 

گهی میسوزم از یاد گذشته

 

کنون روزم چو شام تار گشته

 

ز شادابی چو گل بودم به بستان

 

زدم طعنه به رستم های دستان

 

دلم شاد و لبم خندان و جان مست

 

چه باکم گر دلی در سینه بشکست

 

مرا بود آینه دمساز و همراز

 

که با مرغ طرب بودم هم آواز

 

کنون مبهوت و مات و سر گریبان

 

ز آئینه شدم چون جن گریزان

 

ز روی خویش گاهی می هراسم

 

گهی گم کرده ام هوش و حواسم

 

شنیدم مادرم میگفت گهگاه

 

خوشا آنکس که میمیرد به ناگاه

 

اجل اکنون نماید ناز بسیار

 

"رسا" روحا نه جسمأ هست بیمار

 

#گیتی رسائی


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

نورالهدی آرلیس متفکران اندیشه نوین روشنا tukanbazar بلک پینک April Dave حفاظ شاخ گوزنی